اعلام ملاحظات ایران درمورد بیانیه دوحه راجع به تجاوز اسرائیل به قطر عراقچی: کشور‌های اسلامی و منطقه به شکل ملموس تهدید اسرائیل را حس کرده‌اند بیانیه پایانی نشست دوحه: همبستگی مطلق با قطر/هشدار نسبت به پیامد‌های هرگونه تصمیم اسرائیل برای الحاق بخشی از سرزمین‌های اشغالی عراقچی: کشور‌های اسلامی تهدیدات اسرائیل را به‌طور ملموس احساس کردند شورای همکاری خلیج فارس: مکانیزم دفاعی مشترک را فعال می‌کنیم پاسخ سفارت ایران به مقاله نشریه دانمارکی درباره حمله به تاسیسات هسته‌ای کشورمان  روسای جمهور ایران و لبنان در دوحه دیدار کردند حزب الله لبنان: سلاح‌های مقاومت خط قرمز هستند بقائی: مهار نکردن اسرائیل، تکرار حملات در منطقه را در پی دارد دیدار و گفتگوی پزشکیان با بن سلمان در دوحه پزشکیان در نشست اضطراری سران کشور‌های اسلامی و اتحادیه عرب: تروریست‌های حاکم بر تل آویو جری‌تر شده‌اند اسلامی: ملت ایران نه تهدیدپذیر است و نه تسلیم شدنی؛ دانش صنعت هسته‌ای کشورمان با بمباران از بین نخواهد رفت وزیر خارجه آمریکا فردا به قطر سفر می‌کند امیر قطر: دوحه هدف حمله خائنانه اسرائیل قرار گرفت بیانیه طلبکارانه اتحادیه اروپا علیه ایران در کنفرانس عمومی آژانس
یادداشت مریم السبلانی، تحلیلگر عرب‌زبان؛

ابعاد مرحله چهارم محاصره دریایی رژیم صهیونیستی

در زمانی که فشار بر غزه در حال افزایش است، به نظر می‌آید صنعا به افزایش مستقیم و بی‌وقفه تنش‌ها علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی ادامه می‌دهد، بدون اینکه تلاش‌ها برای مهار یا بازدارندگی‌اش موفق باشد.
مریم السبلانی؛ تحلیلگر عرب‌زبان
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۱ - ۰۹ مرداد ۱۴۰۴ - 2025 July 31
کد خبر: ۲۸۵۰۶۲

ابعاد مرحله چهارم محاصره دریایی یمن

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ با اعلام صنعا مبنی بر آغاز مرحله چهارم محاصره دریایی علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی، رویارویی نظامی در چارچوب افزایش تدریجی تنش که با آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه آغاز شد، وارد مرحله‌ گسترش حساب‌شده بانک هدف و عملیات های جسورانه‌تری شده است. این مرحله نشان‌دهنده انباشت عملیاتی فزاینده ای است که از هدف قرار دادن کشتی‌هایی که به طور مستقیم به بنادر اشغالی مرتبط هستند تا اعمال معادله تنبیهی جامع شامل شرکت هایی که همچنان با آن بنادر معامله می‌کند، صرف نظر از ملیت یا مقصد کشتی‌ها دربر می‌گیرد.

تشکیلات نظامی رژیم صهیونیستی خود را در مواجهه با دشمنی می‌بیند که از الگوی متعارف استقرار یا هدف‌گیری پیروی نمی‌کند

مرحله جدید شامل نظارت و هدف قرار دادن کشتی‌های متعلق به بزرگترین شرکت‌های کشتیرانی جهان مانند Maersk، CME ، Hapag-Lloyd ، Evergreen و ... است. این تهدید محدود به کشتی‌هایی که به سمت بنادر اشغالی می‌روند نیست، بلکه شامل هر کشتی متعلق به شرکت‌هایی است که با این بنادر تجارت می‌کنند، صرف نظر از اینکه کجا واقع شده‌اند. همچنین بر کشتی‌هایی که در خطوط تدارکاتی میان بنادر شرق مدیترانه و بنادر اشغالی فعالیت می‌کنند، نظارت می شود و رصد فعالیت های تانکرهای نفتی که در عملیات تدارکاتی روزانه برای رژیم اشغالگر مشارکت دارند، آغاز شده است.

صنعا مشتاق است عملیات های خود را مانند غرق شدن کشتی‌ها، ازجمله کشتی‌ای که به سمت بندر ایلات می‌رفت، مستندسازی کند . گرچه این بندر ماه‌هاست بسته شده، اما افزایش تنش با هدف گسترش ممنوعیت ارسال کالا و سوخت به بنادر حیفا و اشدود توسعه راهبردی عملیات ها را در اعماق مدیترانه نشان می دهد.

تشکیلات نظامی رژیم صهیونیستی خود را در مواجهه با دشمنی می‌بیند که از الگوی متعارف استقرار یا هدف‌گیری پیروی نمی‌کند. ساختار غیرمتمرکز عملیات صنعا و اتکای آنها به عوارض جغرافیایی و استقرار انعطاف‌پذیر، اثربخشی حملات هوایی را کاهش می‌دهد و واکنش رژیم صهیونیستی را بیشتر به مجازات نمادین تبدیل می‌کند تا عامل بازدارنده. یونی بن مناخم، تحلیلگر صهیونیست استدلال می‌کند، نداشتن پایگاه‌های نظامی دائمی یا تأسیسات حساس که به وضوح در برابر هدف‌گیری یمن آسیب‌پذیر هستند، همراه با اثربخشی عملیات دستگاه امنیتی صنعا، تمام تلاش‌های واکنشی رژیم صهیونیستی را بیشتر به سردرگمی داخلی تبدیل کرده است تا اینکه دستاورد عملیاتی داشته باشد.

آمریکا که ماه‌های گذشته حملات پیشگیرانه‌ای را علیه اهدافی در یمن انجام داده بود، نتوانست صنعا را منصرف یا عملیات دریایی اش را متوقف کند. موج نخست حملات آمریکا تأثیر راهبردی کمی داشت و حتی در مواقعی روایت داخلی صنعا را به عنوان هدفی برای تجاوز به دلیل موضع سیاسی‌اش در قبال غزه تقویت کرد.

طنز ماجرا آنجاست که صنعا با وجود اختلاف فاحش در قابلیت‌های نظامی در مقایسه با واشنگتن یا تل‌آویو، توانسته است سرعت عملیاتی ثابتی را حفظ کند و حتی سقف افزایش تنش را در مراحلی افزایش و نشان دهد بازدارندگی آمریکا دیگر برای مقابله با بازیگران غیرمتعارف در منطقه کافی نیست.

در زمانی که فشار بر غزه در حال افزایش است، به نظر می‌آید صنعا به افزایش مستقیم و بی‌وقفه تنش‌ها علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی ادامه می‌دهد

به موازات این روند نظامی، تحولی سیاسی در حال وقوع است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. دولت صنعا که سال‌ها غیرقانونی یا شورشی توصیف می‌شد، اکنون در حال ایجاد مشروعیت عملکردی و میدانی نشئت گرفته از توانایی آنها در تأثیرگذاری بر موازنه قدرت در درگیری ها، نه تنها در داخل یمن، بلکه در سراسر منطقه است. موفقیت آنها در تحمیل معادله بازدارندگی دریایی و تعهدشان به گفتمان سیاسی منظم که هرگز صرفاً تبلیغاتی نبوده است، به صنعا قدرت سیاسی و رسانه‌ای بیشتری در موضوعاتی داده که فراتر از مرزهای ملی است.

این تحولات لزوماً به معنای به رسمیت شناخته شدن رسمی از سوی مجامع بین‌المللی نیست، اما واقعیت سیاسی جدید در حال شکل‌گیری منطقه را نشان می دهد که بازیگران اصلی اش نیروهایی هستند که با انباشت قدرت ملی، گفتمان منسجم و عملکرد عملیاتی مؤثر و نه به وسیله تسویه حساب‌ها یا حمایت‌های بین‌المللی ظهور کرده‌اند.

در زمانی که فشار بر غزه در حال افزایش است، به نظر می‌آید صنعا به افزایش مستقیم و بی‌وقفه تنش‌ها علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی ادامه می‌دهد، بدون اینکه تلاش ها برای مهار یا بازدارندگی اش موفق باشد. افزایش تنش‌ها نه تنها نشان‌دهنده عزم نظامی یمنی هاست، بلکه توانایی راهبردی برای گسترش مناطقی را که رژیم اشغالگر تخلیه می‌کند و معادلات تحمیلی جدید دریایی را در بحبوحه فقدان هرگونه پاسخ معادل مؤثر نشان می دهد.

اگر این روند ادامه یابد، توازن درگیری دریایی در شرق مدیترانه امکان دارد به سمت مرحله‌ای آشفته‌تر پیش برود؛ مرحله‌ای که نه تنها با لفاظی، بلکه با بمباران هوایی نیز قابل مهار نیست.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار